انجمن اسلامی الشتر

انجمن اسلامی دانش آموزی شهرستان الشتر

انجمن اسلامی الشتر

انجمن اسلامی دانش آموزی شهرستان الشتر

این ویسایت مطلق به انحادیهه انجمن اسلامی الشتر می باشد که به زودی منتقل خواهد شد
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لوکا بوناچیچ یازدهمین سال» ثبت شده است

لوکا بوناچیچ یازدهمین سال حضورش در ایران را با سومین حضورش در مس کرمان جشن گرفت تا مربی متوسط کروات در لیگ ایران بی‌تیم نماند و دلال‌ها به همه اثبات کنند که واقعیت فوتبال ایران، چیزی است که زیر میز می‌گذرد، نه گزینه‌های روی میز! به گزارش «تابناک»، در حالی که صبح امروز مدیر باشگاه داماش درب خروجی این باشگاه را به افشین ناظمی مربی جوان گیلانی نشان داد‌ و ‌در حالی که مربی جوانی چون رسول خطیبی در نیمه راه فصل، مجبور به ترک تیمش می‌شود، پیرمرد شصت ساله کروات با کمتر از یک ماه بیکاری از نیمکت ذوب‌آهن به نیمکت مس کرمان می‌رسد تا برای سومین بار حضور در کرمان را تجربه کند؛ حضوری که البته هیچگاه موفق نبود‌. در این میان، اما اهالی فوتبال بر این باورند که همه چیز ‌روابطی است و ضوابط بر امور حاکم نیست. ‌این روز‌ها بسیاری از مربیان و کار‌شناسان داخلی، به حضور مربی چون لوکا در مس واکنش نشان دادند و از نقش برجسته دلالان در این بین می‌گویند؛ اینجنت‌های رسمی فیفا که دارای دفتر هستند و مهم‌تر از آن می‌دانند چگونه مدیران عامل را با پیشنهاد‌های اغواکننده خود نرم کنند؛ ایجنت‌هایی که گویا کارشان را چنان بلدند که می‌توانند حتی به اسکیمو‌ها یخچال بفروشند، چه رسد به اینکه بخواهند برادر برانکو ایوانکویچ را بدون حتی یک سال سابقه مربیگری به تیم برق شیراز قالب کرده و این تیم را راهی لیگ یک کنند. بنا بر این گزارش، اوضاع در حالی در ایران برای مربیان جوان نابسامان است که در خارج از ایران و در سطح یک فوتبال دنیا، چند سالی است که حضور نسل جوان مربیان تغییرات گسترده‌ای در فوتبال جهان رخ داده ولی در سایه بی‌تدبیری و سیکل معیوب مربی‌گری فوتبال ایران، این روز‌ها کار را به جایی رسانده که ‌مربیان جوان بسیاری با وجود صلاحیت‌های علمی با بی‌مهری شدید مدیران فوتبالی ایران روبه‌رو هستند. رسول خطیبی یکی از این مربیان است که یک تنه گسترش فولاد را به لیگ بر‌تر آورد، ولی با اینکه تیم او در موقعیت سقوط نبود، جای خود را به یک مربی دیگر داد! از سوی دیگر، مربی‌ مثل لوکا بوناچیچ در صورت اخراج از هر تیمی ناگهان با یک تیم دیگر قرارداد می‌بندد. لوکا در حالی برای بار سوم سکان هدایت مس کرمان را بر عهده گرفته که کرمانی‌ها تلاش دارند با حضور او در لیگ بر‌تر بمانند؛ اما عجیب است که مدیران این تیم توجهی به کارنامه او نکرده‌اند. لوکا در این فصل و در حالی که خودش تیم ذوب‌آهن را بسته بود، با نزدیک شدن این تیم به منطقه سقوط با اعلام اینکه مشکل «کلیه» دارد، این تیم را‌‌ رها کرد اما در کمتر از بیست روز توانست تیم جدیدی برای خودش پیدا کند؛ حال‌ اینکه هنوز کسی نمی‌داند با مشکل کلیه‌اش ‌چه! در این میان البته باید توجه داشت که مشکل به هیچ وجه متوجه لوکا بوناچیچ و مربیانی از این دست نیست که در فوتبال ایران مانده‌اند. چه اینکه آن‌ها به دنبال کار می‌‎گردند و دست روزگار آن‌ها را به بهشت مربیان درجه چند خارجی، یعنی ایران آورده که مدیرانش به راحتی با زبان‌بازی چند دلال خام می‌شوند و تیمشان را به دست آن‌ها می‌‎سپارند. فرایند و چرخه وورد مربیان خارجی به فوتبال ایران چنان معیوب است که اگر تعداد مربیان عنوان‌دار و موفقی را که در سال‌های اخیر به ایران آمده‌اند با دیگر‌ مربیان درجه چندمی که این سال‌ها به فوتبال ایران راه یافته‌اند، بسنجیم گروهی کمتر از انگشتان یک دست در برابر لشکر عظیم قرار می‌گیرند. خلاصه آنکه کاری به حضور لوکا در مس نداریم، بلکه حرف اصلی این است که چرا نباید به جای این مربیان از مربیان نسل جوان خود استفاده کنیم؟ مربیانی که اگر بخواهیم نام آنان را بیاوریم‌ لیست بلند بالایی را شامل می‌شود که در آن مربیانی به چشم می‌آیند که حتی مدرک مربی‌گری پرولایسنس را (بالا‌ترین مدرک مربی‌گری در جهان) دارند، اما این‌ها افرادی نیستند که برای عهده‌دار شدن مسئولیت تیمی به دنبال پیدا کردن واسطه‌ها باشند و به همین دلیل هم خارج از گود باید شاهد حضور مربیانی نظیر لوکا باشند. بالاخره سازمان فوتبال ما باید سازوکار مشخصی ‌برای دادن مجوز کار به مربیان در نظر بگیرد و از آن مهم‌تر، مدیران باشگاه‌ها باید توجه داشته باشند که سرمایه‌گذاری روی گزینه‌های جوان و آینده‌دار فوتبال ایران به مراتب ثمربخش‌تر از تعویض چندین و چند باره مربیان خارجی متوسط و ضعیف است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۳۸
مهدی حسنوند
لوکا بوناچیچ یازدهمین سال حضورش در ایران را با سومین حضورش در مس کرمان جشن گرفت تا مربی متوسط کروات در لیگ ایران بی‌تیم نماند و دلال‌ها به همه اثبات کنند که واقعیت فوتبال ایران، چیزی است که زیر میز می‌گذرد، نه گزینه‌های روی میز! به گزارش «تابناک»، در حالی که صبح امروز مدیر باشگاه داماش درب خروجی این باشگاه را به افشین ناظمی مربی جوان گیلانی نشان داد‌ و ‌در حالی که مربی جوانی چون رسول خطیبی در نیمه راه فصل، مجبور به ترک تیمش می‌شود، پیرمرد شصت ساله کروات با کمتر از یک ماه بیکاری از نیمکت ذوب‌آهن به نیمکت مس کرمان می‌رسد تا برای سومین بار حضور در کرمان را تجربه کند؛ حضوری که البته هیچگاه موفق نبود‌. در این میان، اما اهالی فوتبال بر این باورند که همه چیز ‌روابطی است و ضوابط بر امور حاکم نیست. ‌این روز‌ها بسیاری از مربیان و کار‌شناسان داخلی، به حضور مربی چون لوکا در مس واکنش نشان دادند و از نقش برجسته دلالان در این بین می‌گویند؛ اینجنت‌های رسمی فیفا که دارای دفتر هستند و مهم‌تر از آن می‌دانند چگونه مدیران عامل را با پیشنهاد‌های اغواکننده خود نرم کنند؛ ایجنت‌هایی که گویا کارشان را چنان بلدند که می‌توانند حتی به اسکیمو‌ها یخچال بفروشند، چه رسد به اینکه بخواهند برادر برانکو ایوانکویچ را بدون حتی یک سال سابقه مربیگری به تیم برق شیراز قالب کرده و این تیم را راهی لیگ یک کنند. بنا بر این گزارش، اوضاع در حالی در ایران برای مربیان جوان نابسامان است که در خارج از ایران و در سطح یک فوتبال دنیا، چند سالی است که حضور نسل جوان مربیان تغییرات گسترده‌ای در فوتبال جهان رخ داده ولی در سایه بی‌تدبیری و سیکل معیوب مربی‌گری فوتبال ایران، این روز‌ها کار را به جایی رسانده که ‌مربیان جوان بسیاری با وجود صلاحیت‌های علمی با بی‌مهری شدید مدیران فوتبالی ایران روبه‌رو هستند. رسول خطیبی یکی از این مربیان است که یک تنه گسترش فولاد را به لیگ بر‌تر آورد، ولی با اینکه تیم او در موقعیت سقوط نبود، جای خود را به یک مربی دیگر داد! از سوی دیگر، مربی‌ مثل لوکا بوناچیچ در صورت اخراج از هر تیمی ناگهان با یک تیم دیگر قرارداد می‌بندد. لوکا در حالی برای بار سوم سکان هدایت مس کرمان را بر عهده گرفته که کرمانی‌ها تلاش دارند با حضور او در لیگ بر‌تر بمانند؛ اما عجیب است که مدیران این تیم توجهی به کارنامه او نکرده‌اند. لوکا در این فصل و در حالی که خودش تیم ذوب‌آهن را بسته بود، با نزدیک شدن این تیم به منطقه سقوط با اعلام اینکه مشکل «کلیه» دارد، این تیم را‌‌ رها کرد اما در کمتر از بیست روز توانست تیم جدیدی برای خودش پیدا کند؛ حال‌ اینکه هنوز کسی نمی‌داند با مشکل کلیه‌اش ‌چه! در این میان البته باید توجه داشت که مشکل به هیچ وجه متوجه لوکا بوناچیچ و مربیانی از این دست نیست که در فوتبال ایران مانده‌اند. چه اینکه آن‌ها به دنبال کار می‌‎گردند و دست روزگار آن‌ها را به بهشت مربیان درجه چند خارجی، یعنی ایران آورده که مدیرانش به راحتی با زبان‌بازی چند دلال خام می‌شوند و تیمشان را به دست آن‌ها می‌‎سپارند. فرایند و چرخه وورد مربیان خارجی به فوتبال ایران چنان معیوب است که اگر تعداد مربیان عنوان‌دار و موفقی را که در سال‌های اخیر به ایران آمده‌اند با دیگر‌ مربیان درجه چندمی که این سال‌ها به فوتبال ایران راه یافته‌اند، بسنجیم گروهی کمتر از انگشتان یک دست در برابر لشکر عظیم قرار می‌گیرند. خلاصه آنکه کاری به حضور لوکا در مس نداریم، بلکه حرف اصلی این است که چرا نباید به جای این مربیان از مربیان نسل جوان خود استفاده کنیم؟ مربیانی که اگر بخواهیم نام آنان را بیاوریم‌ لیست بلند بالایی را شامل می‌شود که در آن مربیانی به چشم می‌آیند که حتی مدرک مربی‌گری پرولایسنس را (بالا‌ترین مدرک مربی‌گری در جهان) دارند، اما این‌ها افرادی نیستند که برای عهده‌دار شدن مسئولیت تیمی به دنبال پیدا کردن واسطه‌ها باشند و به همین دلیل هم خارج از گود باید شاهد حضور مربیانی نظیر لوکا باشند. بالاخره سازمان فوتبال ما باید سازوکار مشخصی ‌برای دادن مجوز کار به مربیان در نظر بگیرد و از آن مهم‌تر، مدیران باشگاه‌ها باید توجه داشته باشند که سرمایه‌گذاری روی گزینه‌های جوان و آینده‌دار فوتبال ایران به مراتب ثمربخش‌تر از تعویض چندین و چند باره مربیان خارجی متوسط و ضعیف است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۳۸
مهدی حسنوند